سیرت صبح

دسنوشته های فرهنگی ، ادبی ، هنری و سیاسی

سیرت صبح

دسنوشته های فرهنگی ، ادبی ، هنری و سیاسی

انقلاب را فعلا به نسل جوان نمی دهیم !

یوسف راد | جمعه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۳، ۰۸:۳۰ ب.ظ

سردار رحیم صفوی فرماندهی سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در برنامه (( محرمانه ))  که پنج شنبه شب از شبکه سوم سیما پخش شد از اعتقاد قلبی خویش نسبت به واگذاری انقلاب به نسل جوان پرده برداشت و با کمی طفره رفتن به طور رسمی اعلام کرد برای سپردن انقلاب به نسل جوان فعلا زود است .

در بخش پایانی این برنامه مجری جوان با زیرکی تمام درد دل جوانانی را که هنوز منتظر بازی گرفته شدن در معادلات سیاسی اقتصادی فرهنگی و ... هستند را اینگونه بیان داشت که آیا اکنون حاضرید این انقلاب را به دست جوانانی همچون ما بسپارید؟

رحیم صفوی ضمن غافلگیری از این سئوال ابتدا با تفره رفتن از جواب قطعی به این سئوال خندید و بالاخره به اجبار پاسخ داد (( هنوز برای سپردن انقلاب به دست جوانان زود است و باید جوانان خودشان را اثبات کنند ! و...)) .

شاید بی راه نباشد اگر این گفته ها را از عجایب انقلاب تلقی کنیم زیرا هم حضرت امام خمینی (ره) بنیانگذار نظام مقدس جمهوری اسلامی و هم مقام معظم رهبری جانشین به حق آن بزرگوار مکررا از مسئولان خواسته اند تا انقلاب را به جوانان بسپارند و از استعداد آنان در پیشرفت و شکوفایی کشور بهره ببرند . مضافا اینکه مگر اطرافیان حضرت امام (ره) در زمان انقلاب و جنگ چه کسانی بوده اند ؟ مگر نه اینکه ایشان را فرماندهان و رزمندگان و دولتمردانی جوان همچون خورشیدی در بر گرفته بودند؟ مگر همین برادر گرامی جناب رحیم صفوی وقتی به فرماندهی رسیدند چند سال داشته اند و چگونه امام (ره) بی هیچ بهانه ای تمامی امور را به این جوانان سپردند؟

اکنون می توان به وضعیت پیش آمده در ارگانهای مختلف و بخصوص سپاه پاسداران اینگونه نگریست که اعتقاد فرماندهانی همچون صفوی موجب شده است جوانان پاک و متخصص و متدین در حاشیه قرار گرفته و نزول روز افزون سیستم را شاهد باشیم .

جای بسی تاسف است که فرماندهان بزرگ دفاع مقدس بزرگانی همچون سردار باقری و سردار زین الدین را که در عین جوانی مغز متفکر جنگ بوده اند را فراموش کرده اند و اکنون با وجود تاکیدات مقام عظمای ولایت و سوابق انقلاب هنوز در سپردن انقلاب به نسل جوان تردید دارند.

امید است مسئولان با توجه همه جانبه به سیره حضرت امام خمینی (ره) و منویات مقام معظم رهبری با سپردن امور به جوانان نسل حاضر از استعدادهای نهفته آنان جهت نو آوری و شکوفایی بهره ببرند.

  • یوسف راد

دکتر احمدی نژاد عزیز ، مدیران جوان هنوز منتظرند

یوسف راد | جمعه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۳، ۰۸:۳۰ ب.ظ

کارت هوشمند سوخت ، زیر تیغ !

در ادامه مطلب (( زیر تیغ! کارت هوشمند سوخت)) و با بحرانی شدن وضعیت حمل و نقل عمومی در شهرستانها ، برآن شدم مطالبی هر چند کوتاه را به گوش مسئولان محترم برسانم .

با تایید دوباره متن گذشته ، افزودن نکاتی چند ضروری می نماید.

1-    ساختار شهرستانهای شمالی به دلیل آنکه از بافت روستایی و طبیعی نشات گرفته و دارای خیابانهای کم عرض و تقاطع فراوان ، همچنین پذیرا بودن گردشگران و مسافرین بیش از ظرفیت های موجود ، موجب ایجاد ترافیک بین شهری و عدم امکان فعالیت اتوبوسها و مینی بوسهای داخل شهری شده و پایه اصلی حمل و نقل عمومی بر فعالیت تاکسی ها و آزانس های خصوصی مسافربر بنا شده است. همین امر موجبات تاثیر گذاری بسیار زیاد تاکسی ها و آزانسها بر وضعیت حمل و نقل گردیده ، به نحوی که با اندک تغییرات بوجود آمده در نحوه فعالیت آنها ، تاثیرات محسوس و عینی در ترافیک شهری رخ می دهد. حال مشکل اینجاست که با سهمیه بندی بنزین (در عین تاکید بر لزوم و شجاعانه بودن این اقدام ) راه سوء استفاده برای بسیاری از افراد گشوده شده و یرخی رانندگان تاکسی با محاسبات سرانگشتی به این نتیجه رسیده اند که با خواباندن اتومبیل خود و فروش بنزین آن به قیمتهای مختلف (از 450 تومان تا 1000 تومان برای هر لیتر ) در آمدی بسیار بیشتر از جابجایی مسافرین از صبح تا غروب خواهند داشت و در مقابل نه تنها از خستگی کار هم خبری نخواهد بود و استهلاک خودرو آنها نیز کمتر است . به همین علت در ساعات پر ترافیک شهرها ، صف های طولانی از مسافرین تشکیل و موجب سردر گمی مسافران می گردد.

2-    هنوز و پس از گذشت حدود دو ماه از سهمیه بندی ، سهمیه آژانس های مسافربر شخصی به آنها اختصاص نیافته و موجب تعطیلی بسیاری از آنها شده است . برای بررسی این موضوع نیاز به زحمت زیادی نیست و مسئولان شهرستانها با یک گردش درون شهری به این امر پی خواهند برد . بر فض آنکه مسئولان بخواهند مو را از ماست بکشند اما باید گفت می توان با اختصاص سهمیه لیستهای تهیه شده توسط شهرستانها برای پیشبرد امور ، فعلا و در ابتدا سهمیه حدودی را به آژانسها اختصاص داده و در فرصتی مناسب به بررسی و اقدام لازم دست زد. قابل ذکر آنکه تعداد اندک آژانسهای تلفنی که هنوز با استفاده از برخی خودروهای دوگانه سوز از تعطیلی نجات یافته اند با افزایش کرایه های مسیرهای مختلف حتی تا دوبرابر قیمت سابق و خودداری از پذیرش مسافرین برون شهری به بهانه کمبود بنزین ، مشکلات دیگری را بردوش ملت تحمیل کرده اند. هر چند مطمئنا زمزمه اعتراض رانندگان آژانسها در شهرستانها به گوش مسئولان هم رسیده است شایسته آنکه هر چه زود تر چاره ای اندیشیده شود .

3-   با توجه به تبلیغات فراوانی که این روزها از صدا و سیما و رسانه های گفتاری و نوشتاری بر سر استفاده درست از سوخت و استفاده از خودروهای گاز سوز ، جالب است دانستن این نکته که در برخی شهرستانها هنوز یک جایگاه پمپ گاز هم احداث نشده و رانندگان خودرو های دوگانه سوز برای استفاده از گاز می بایست مسیرهای طولانی 100 کیلومتر یا بیشتر و کمتر را طی نمایند که در مسیر برگشت مقدار زیادی از گاز موجود در مخزن را نیز از دست می دهند و در شهرهایی هم که این پمپها وجود دارد تعداد آنها اندک و موجب صفهای طولانی و کلافگی رانندگان گردیده است . دولت محترم می تواند با طرح های مختلف و تشویقها راهکارهای مردم محور، اقدام به احداث جایگاههای سوخت گاز نماید .

4-   با اجرای سهمیه بندی ، شاید انتظار آحاد ملت آن باشد که هزینه مسافرت با سیستم حمل و نقل عمومی و نحوه دسترسی به آن آسان تر شود ، در حالی که در چند روز اخیر شاهد افزایش 15 درصدی سفرهای هوایی به دلیل افزایش قیمت بنزین بوده ایم که این هم جای تامل بسیار دارد . انتظار مردم از مسئولان آن است که با محدود کردن سطح استفاده از وسایل شخصی ، استفاده از وسایل عمومی آسان تر و کم هزینه تر باشد در صورتیکه برای گرفتن بلیت هواپیما از شمال به مشهد تا دوماه آینده نیز امکان خرید بلیت وجود ندارد . این انتظار زیادی نیست که دولت محترم برای چند سال مبلغ صرفه جویی شده حاصل از سهمیه بندی بنزین ر ا صرف بهسازی زیرساختهای حمل و نقل عمومی نماید .

5-   مطلب آخر انکه ریاست محترم جمهوری برای پیشبرد طرحهای عظیم خویش که با تمام قوا مشغول پیگیری و به ثمر رساندن آنها هستند ، مطمئنا نیاز به افرادی متخصص ، باتجربه ، توانمند و همراه با خود دارند و این را هم میدانیم که در ایران عزیز ، کم نیستند جوانانی که با چندین سال تجربه مدیریتی حاضر به کمک به دولت نهم در دستیابی به اهداف بلند نظام مقدس جمهوری اسلامی باشند ، بنابراین دکتر احمدی نژاد عزیز می توانند با حفظ احترام و تجربه کسانی که یک قدم با بازنشستگی فاصله دارند و یا آنکه برخی از آنها چند قدم از بازنشستگی پیش تر رفته اند ، با اقدامی شجاعانه و جونگرایانه ، شیرینی استفاده از مدیران جوان و کارآمد در شهرداری تهران را بار دیگر در کام ملت بزرگ ایران قرار دهند و با بهره گیری از طرح سازان (نه فقط طراحان) جوان و خلاق بر مشکلات ناشی از برخی مدیریتهای فرسوده و نا آگاه بخصوص در موضوع سهمیه بندی سوخت و مسائل پیرامونی آن فائق آیند .   




  • یوسف راد

تغییرات مدیران راهکار توسعه مردم محور

یوسف راد | جمعه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۳، ۰۸:۳۰ ب.ظ

           

 با آغاز مسیری نو در تاریخ رقابتهای انتخاباتی کشور و در انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری ، مردم با جمله ای آشنا شدند که به عبارتی دیگر معنایی جدید از رویکرد انقلاب اسلامی بود ، جمله ای با این مضمون ((اتفاقی که دارد می افتد)) . اکنون پس از گذشت 2 سال از ریاست جمهوری دکتر احمدی نژاد کم و بیش معنای این جمله روشن شده است و می توان گفت ملت با توجه به روحیه و منش ریاست محترم جمهوری هر روز منتظر اتفاقی جدید در کشور هستند.

نمونه این اتفاق ، شکستن سکوت چندین ماهه دکتر احمدی نژاد در خصوص برخی وزیران و جایگزینی آنان است . باید توجه داشت ملت کاملا در مسیر تحولات جامعه قرار دارند و همه مسئولانی که مردم را از حوزه مشاوران و تصمیم سازان خود خارج می کنند بلاشک محکوم به شکست و ترک مقام خود خواهند شد و در چند ماهه اخیر رویکرد ملت نسبت به عملکردبرخی وزریران مشخص شده است . برخلاف نظر نائب رئیس مجلس شورای اسلامی جناب آقای باهنر که در مصاحبه خود فرمودند ما اعتقاد به ثبات مدیریت داریم اما این هم از اختیارات رئیس جمهور است ، بهتر است بگوییم هر چند ثبات مدیریت موجب ایجاد اعتماد و برنامه ریزی آینده نگرانه ، همچنین کاستن از هزینه های تغییرات مدیران خواهد شد اما این در صورتی است که مدیران اولا تحمیلی نباشند و در ثانی همسو با رویکرد مردم محور دولت باشند . در حالی که در قضیه انتخاب وزیر نفت تا پایان مجلس بر خواست (هر چند قانونی) خود ایستادگی کرده و رئیس محترم جمهور به اجبار وزیری هامانه را بر این پست گمارد . جدای از این برخی شنیده ها حاکی از تحمیل وزیر صنایع و برخی وزیران به دولت خبر می دادند که اکنون آرام آرام عدم همسویی آنان با دولت به وضوح مشاهده و رئیس دولت برخلاف آنچه از ابتدا در نظر داشته است مجبور به تغییر زود هنگام مدیریتها ، میشود .

هر چند با آغاز این تحول بارقه امیدی روشن شده است اما این خواست عمومی هنوز بر جای خود استوار است که ریاست محترم جمهوری نه تنها در محدوده هیئت وزیران بلکه با اندیشیدن راهکاری عملیاتی در سطح مدیران میانی و پایینی دولت نیز اقدامات خویش را گسترش دهند و با نظر خواهی عادلانه از آحاد ملت و با توجه به شعار محوری خویش در انتخابات مبنی بر (( بازگشت دولت به مردم)) ، راه تغییرات مدیران ناکارآمد را بگشایند. بدیهی است این اقدام نه تنها موجبات تضعیف دولت را فراهم نخواهد آورد بلکه با مشورت های مردمی و روی کارآمدن مدیرانی مورد اعتماد مردم و کارآمد ، زمینه نیل به اهداف بلند نظام مقدس جمهوری اسلامی فراهم خواهد آمد.

مطلب دیگر که سالهاست اعتقاد به آن داشته و اکنون فرصت بیان آن را یافته ام آنکه ، چگونه است با وجود خیل عظیمی از نیروهای جوان متخصص ،کارآمد، پراستعداد، پرتحرک ، نوآور ، خستگی ناپذیر ، پر انرژی، متعهد ، شجاع و توانا ، هنوز محوریت مدیریتها و وزارتها بر استفاده از نیروهای مسن ، خسته و بی رمق استوار گشته و موقعیت خدمت به جوانان داده نمی شود. آیا جز این است که بنیانگذار نظام مقدس جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی (رضوان اله تعالی علیه) در سال 1342 در پاسخ به سئوالی با این مضمون که شما با چه کسی می خواهید تحول ایجاد کنید ؟ فرمودند: ((اکنون سربازان من در گهواره ها هستند )) و این جز آن بود که اکثر انقلابیون از جوانان پر شور بوده و در آن زمان حضرت امام اعتقاد فراوانی به استفاده از همین جوانان داشته اند؟

آیا جز این است مسئولانی که برخی از آنان هنوز در پستهای کلیدی مشغول به فعالیتند زمانی به پستهای اداری و وزارتی راه یافتند که هنوز وارد دهه سوم عمر خویش نشده بودند و با این حال توانستند در موقعیتهای مختلف از جمله جنگ تحمیلی با نقش راهبردی و رهبری امام راحل بر مشکلات فائق آیند؟

آیا جز این است که اکنون جوانان ایران به اعتراف تمام دنیا جزء برترین جوانان علمی و فرهنگی قرار گرفته و دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی فراوانی در سراسر جهان از ابتکارات آنان استفاده می کنند؟ آیا نمی توان با سپردن امور به مغزهای متفکر کشور ، سیستمهای اداری پژمرده و ناکارآمد را با تحولی چشمگیر به یک سیستم بالنده و شکوفا تبدیل نمود ؟

آیا کشور دچار کمبود احمدی نژادها و رجایی هاست ؟ آیا نمی شود چنین انسانهایی را پرورش داد و از ثمرات مدیریت آنان در سطح کلان استفاده کرد؟

و آیا در کشوری که اکثریت با جوانان است نمی توان با همراه کردن تفکر عظیم جوانان خلاق با تجربه سالیان دراز انقلاب و مسئولان ، راه جدیدی در سطوح مختلف مدیریتی گشود ؟

همه ما می دانیم که می شود و می توانیم . ایرانی ناشدنی ها را شدنی کرده است و این اتفاقی که دارد می افتد ، بیداری نسل معنویت نسبت به پیرامون خود و نیاز به تعالی کشور است . 

  • یوسف راد