سیرت صبح

دسنوشته های فرهنگی ، ادبی ، هنری و سیاسی

سیرت صبح

دسنوشته های فرهنگی ، ادبی ، هنری و سیاسی

اقوام ستیزی یا ملت ستیزی ( باز هم صدا و سیما )

یوسف راد | جمعه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۳، ۰۸:۳۰ ب.ظ
سیرت صبح - اقوام ستیزی یا ملت ستیزی ( باز هم صدا و سیما )

مدتی است بحث عملکرد صدا وسیما به دلیل نوع واکنش رییس آن در قبال توافق ننگین ژنو بار دیگر به موضوع روز برخی جوانان انقلابی در وبلاگها و سایتهایشان مبدل شده است تا گوشه هایی از کوتاهی های این سازمان در رابطه با گفتمان واقعی انقلاب اسلامی بازگو شود . نگارنده ی این خطوط بارها و بارها اعتراض خود را در همین وبلاگ نسبت به تفکر حاکم بر صدا و سیما بیان داشته و با بهره گیری از بیانات حضرت امام خامنه ای در خصوص نقش هنر و رسانه در انتقال گفتمان انقلاب اسلامی و تاکید حضرت آقا بر نقد سازنده همه ارگانها بخصوص صدا و سیما توسط جوانان ، مطالبی را از سر دغدغه مندی فرهنگی بیان داشته اما متاسفانه  به صورت روزانه شاهد اتفاقاتی در تولید برنامه های این سازمان عریض و طویل هستیم که هم از منظر سبک زندگی ایرانی اسلامی و هم از منظر نگاه انقلابی با آرمانها و اهداف جمهوری اسلامی تضاد آشکاری دارند بخصوص حالا که شبکه های این رسانه نه چندان محبوب بر انگشت دستان چند کارگردان نور چشمی می گردد و هر نوع ساخته ی آنان ، روی آنتن سیما می رود . 

 اما بحث اصلی که در این نگاشته تاکید بیشتری برآن دارم یکی عملکرد مجری نورچشمی این سازمان در نوروز 93 یعنی احسان علیخانی است و دیگری بزرگترین کارگردان نورچشمی صدا و سیما که اگر از یک سیب زمینی هم سریال 100 قسمتی بسازد در بهترین روزهای سال و بهترین ساعات شبانه روز پخش میشود و صدا و سیما حاضر است با گزارشهای هدفدار و گاها ساختگی خیانتهای او را در قبال برخی اقوام ایرانی به اصطلاح عامه ماست مالی کند . 

1- چند سالی است به برکت حمایتهای بی دلیل صدا و سیما از جوانی لوس و پر مدعا ، وی آرام آرام مسیر ترقی را پیموده و با کسب تجربه در برنامه هایی که نیاز به مردان با تجربه در جای جای آن احساس می شد ، و  با سرکوب بسیاری استعدادهای انقلابیون جوان ، اکنون به چهره اول اجرا در صدا و سیما بدل شده است و هر ساله ملت بالاجبار در بهترینساعات عمرشان در ماه مبارک رمضان و عید نوروز باید حضور وی را تحمل کنند هر چند برنامه ماه عسل به دلیل نفس انسان دوستانه بودنش حاوی معنویاتی شده است که خود احسان علیخانی هم در مسیر جریان معنوی حاصل از حضور میهمانان برنامه قرار میگیرد و همراه آن میشود اما مقایسه ی اجرای او با اجرای دیگر همکارانش گویای ضعف مثال زدنی اش در این زمینه است . اما بحث اصلی در خصوص اجرای نوروزی هر ساله ی اوست که با استفاده از فضای رها شده این روزهای سال و تساهل تاسف بار مسولان فرهنگی کشور بخصوص صدا و سیما ، مطالبی در برنامه های نوروزی مطرح میشود که روح اکثریت معتقد به انقلاب و اسلام را می آزارد . برای نمونه ای کوچک اتفاقی که در نوروز سال 1391 توسط احسان علیخانی رقم زده شد را می توان ذکر کرد که در آن سال با دعوت از بسیاری از هنرمندان و چهره های شناخته شده هنری و فرهنگی در ویژه برنامه تحویل سال نو که با روزهای اهدای جایزه صهیونیستی اسکار به فیلم  صد در صد سیاسی و ضد انقلابی و ضداسلامی جدایی نادر از سیمین اصغر فرهادی مقارن شده بود ، و به صورت مشمئز کننده ای میهمانانش را به تبریک به اصغر فرهادی و مردم ایران مجبور میکرد تا از ذلت دریافت جایزه ای تحقیر آمیز  برای ملت بزرگ ایران بکاهد اما با مقابله یکی از جوانان انقلابی مواجه شد و حجت الاسلام شهاب مرادی روی آنتن زنده  با قاطعیت از تبریک این ذلت به ملت ایران سر باز زد و اسکار را زیر سوال برد و بهانه ای را که احسان علیخانی و همکارانش برای هجمه به نگاه انقلابی به هنر طرح ریزی کرده بودند به دیوار کوبید همان بهانه ای که ظاهر آن تبریک به اصغر فرهادی بود اما در باطن موجب آزادی سخنان هنجار شکن برخی میهمانان نه چندان خوشنام بر روی آنتن زنده صدا سیما بر ضد انقلاب و ملت شد . 

اما ، گویا این رویه سیما تغییر پذیر نیست و نگاه باندی و گروهی در این سازمان غوغا میکند . نمونه جدید اقدام علیخانی دعوت از حجت الاسلام! سید مهدی طباطبایی  عضو جامعه روحانیت مبارز و از اعضای ستاد میر حسین موسوی مهره اصلی موساد ، سیا و ام آی 6 در کودتای سبز سال 88 است. این  روحانی که با کهولت سن بارها و بارها طی سالهای گذشته ثابت کرده است از تحلیل صحیحی در مسایل سیاسی برخوردار نیست ،  همچنان بعنوان یکی از روحانیون مطرح سیما برای آموزش اخلاق! در برنامه های اکثرا زنده حاضر میشود و با نگاه مبتنی بر حمایت از سران فتنه و فتنه 88 ، جوانان انقلابی را مورد نقد قرار می دهد و ملت را از تند روی مخالفان فتنه آمریکایی اسراییلی 88 میهراساند . وی در آخرین حضورش نیز زبان زهرآگین خود را گشوده و با فرصت طلایی که آقای ضرغامی و دوستانش در اختیارش گذاشتند ، منتقدان ننگین ترین توافقنامه ایران در تاریخ خود یعنی توافق ننگین ژنو را مورد اهانت قرار داده و آنان را انتقام جو خوانده است . وی با نگاهی فاتحانه ، منتقدان توافق ننگین ژنو را به دلیل شکست خوردن در انتخابات ریاست جمهوری 92 انتقام جو خواند و خواستار عدم انتقاد از دولت در زمینه های اقتصادی و هسته ای شد . 

حال جای سوال و انتقاد از آقای ضرغامی که سوء مدیریتش در سیما از اذهان جوانان انقلابی پاک نخواهد شد، باقی است که آیا منتقدان توافق ننگین ژنو انتقام جو هستند یا شما و دوستانتان که به نام تعامل با دولت از هر نوع تحلیل این توافق ننگین جلوگیری می کنید و در برابر آن نگاه های  فتنه گرانه را در مجموعه صدا و سیما با حمایتهای بی دریغ مورد تقویت قرار می دهید ؟

2- مجموعه پایتخت 3 هم بالاخره با آن عقبه و تبلیغات روی آنتن رفت تا بار دیگر یکی از شاهکارهای محبوبترین کارگردان از منظر آقایان ضرغامی و بخصوص دارابی ، آخرین ساخته اش را به خورد ملت داده شود. سریالی که انقدر از زندگی روزمره مازندرانی هاو کلا شمالی ها دور است که از منظر تطابق با واقعیت قابل بحث و نقد نیست اما تاسف آور است در صدا و سیمای جمهوری اسلامی با ساخت برخی سریالها به اقوامی توهین میشود که از پیش قدمان در انقلاب و دفاع مقدس بوده اند . آیا ارزش دارد برای سرگرمی و خندیدن مردم ، اقوامی همچون بختیاری و مازندرانی اینگونه مورد تمسخر واقع شوند؟ حرکات زشت ، کلمات رکیک در پوسته ای از اشارات و علایم، هنجارشکنی در نمایش رقص محلی که هیچگونه تطابقی با اکثریت مراسمات عروسی در شمال ندارند، شخصیتهای کج و کوله و عقب مانده و ساده لوح و مجموعه ای از اهانتهای مشمئز کننده به قومی که سرداران و مردان بزرگی را تقدیم این انقلاب و نهضت جهانی اسلام کرده است برای خنداندن دیگران آیا از سیاستهای ضرغامی است؟! 

شایدمردم خونگرم مازندران ، از این توهین آشکار به سبک زندگی خود  که سالهاست موجب استحکام روابط اجتماعی و تربیت نیروی ولایی شده است  ، به دلیل اعتقاد شدید و قلبی شان به حضرت امام خامنه ای که صدا و سیما را متصل به حضرتشان میدانند ، با صبر و سکوت مثال زدنی شان ، بگذرند اما آقای ضرغامی و دوستانشان بدانند زمانی که  اکثر اءمه جمعه استانهای شمالی به ساخت این سریال توهین آمیز در سالهای گذشته اعتراض کردند اگر شما با تهیه گزارشهای گاها ساختگی و جهت دار سعی در توجیه این توهین آشکار به مردم غیور مازندران بر نیامده بودید ، عوامل تولید این سریال اکنون به این وضوح دست به ساختار شکنی در زندگی امت مسلمان مازندران نمی زدند . بگذریم از نگاه فتنه گرانه برخی عوامل سریال که بارها در فضای مجازی نشر یافته است و عقده هایی که از حمایت مردم مازندران از ولایت دارند و بگذریم که غم بسیار است .........






  • یوسف راد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی