دارا و ندار در سیمای ضد (( ندار )) !
شاید برای شما هم تعجب آور بود سریالی همچون دارا و ندار از سیمای ایران ، پخش شود . سریالی که بر پایه واقعیت جامعه بنا نهاده شده باشد هر چند بسیاربسیار محتاطانه پیش برود . با یادآوری اینکه مطمئنا از نظر ساختاری جای نقد بسیاری بر این سریال وجود دارد و در شخصیت پردازیها ، دیالوگ ها ، بازیگران و ... می توان انتقادات نه چندان کمی را برآن وارد آورد اما از انصاف به دور است داستان شجاعانه و مانوس با زندگی روزمره ملت را ، که به شیوه ای نو در این سریال بیان شده است ، انکار کنیم .
قبل از ورود به بحث ابتدا باید سیمای ایران را شناخت . سیمایی که به لطف مسئولیت 10 ساله دکتر! لاریجانی مملو از دو زن داری و روابط فساد آلود دخترکان و پسرکان جوان شده است . سیمایی که بر پایه ترویج فساد اخلاقی در مردان و مظلومیت همواره ی زنان پایه های آن استوار و اکنون در دوران ضرغامی دیوارهای آن بالاتر و بالاتر میرود . در این سیما ! اوج تجمل گرایی و اصراف به شیوه ای مبتدیانه تبلیغ می شود و در روزگاری که بیش از دو سوم جمعیت کشور دارای زندگی متوسط به پایین هستند ، شب و روز بمباران خانه های لوکس و اتومبیل های بی ام دبلیو و بنز بر سر مردم می ریزد . سیمایی که علنا استفاده از موسیقی کاملا حرام در آن به یک سنت دائم تبدیل شده است و هر ننه قمری که از سر ناچاری خواننده و رقاصه می شود به نحوی به آن راه می یابد و تا وقتی که سی دی مستهجنش به بازار نیامده از شبکه های مختلف آن ارتزاق می کند . سیمایی که همه مردها در سریالها و فیلمهای آن به هر زنی که روبرویشان سبز میشود به چشم یک سوژه نگاه می کنند جهت استفاده جنسی (البته در لوای محترمانه ازدواج موقت و ...) و 90 درصد زنان در فیلمهایش خود را آماده پذیرش هر مردی کرده اند .
جای تاسف است اما به اعتقاد نگارنده ، نه تنها سیمای ایران در صدد جلوگیری از نفوذ ماهواره و پدیده های دیگر همچون فیلمهای غیر اخلاقی و مستهجن در خانواده نیست بلکه به گونه ای خزنده خود عامل پرفروش شدن دستگاههای دریافت برنامه های ماهواره ایست از این منظر که اگر نگاهی به فیلمها و سریالهای خارجی بیندازید به وضوح شاهد یک عقب ماندگی 20 ساله در پخش آنها از سیمای ایران خواهید بود . در روزگارانی که روزانه هزاران فیلم از کشورهای مختلف به بازار رسانه ای جهان عرضه میشود ، میانگین فیلمهای پخش شده در سیمای ایران از سال 1990 تا 2000 است که بالتبع نمی تواند خواست عمومی در استفاده از ساخته های حرفه ای رسانه های جهان را در نسل اینترنت و تکنولوژی فراهم آورد . هرچند این نکته ناگفته نماند که منظور نگارنده هرگز به معنای استفاده بی حدو بی حساب از ساخته های غرب نیست اما دنیا هم فقط کشورهای غربی نیستند ، همانطور که آسیا هم فقط کشور کره نیست و می توان از ساخته های حرفه ای و پرمحتوای تمامی کشورهای دنیا از پنج قاره جهان برای رشد و ارتقا فرهنگی و اجتماعی جامعه استفاده کرد . از منظر دیگر در این وادی می توان به بدترین نوع استفاده از سانسور در سیمای ایران اشاره کرد به گونه ای که صحنه ها تا لحظه بوسیدن و بغل کردن و ... پیش می رود و ناگهان موسیقی و صحنه و سکانس و همه مسائل مرتبط باداستان فیلم به یک باره قطع و به سکانس جدیدی نمایش داده می شود . می توان گفت این نوع سانسور محرک ترین نوع سانسور است .
آری دارا و ندار در سیمایی به روی آنتن رفت که درصد بالایی از سریالها و فیلم تلویزیونی های (به اصطلاح سینمایی) آن با یک یا حداکثر دو جفت دختر و پسر سر و ته اش هم می آید و می شود با یک نرگس 100 شب ملت را سرکار گذاشت بدون آنکه بتوانی یک نکته آموزنده از آن بکشی بیرون . حتی بخاطر آنکه مردم ناراحت نشوند و به جای آموزندگی پس از 100 قست بد آموزی نداشته باشد می شود آخر سریال را به دلخواه مسئول صدا و سیما و دیگران تغییر داد . اینجا ایران است و هر کاری در رسانه آن امکان پذیر است .
دارا و ندار در سیمایی ساخته و پخش شد که در سریالها و برنامه هایش اصل بر سرمایه داری همه ملت است مگر عکس آن ثابت شود . همه مردم در خانه هایشان مبل های دستی دو میلیون تومانی به بالا دارند مگر عکس آن ثابت شود . همه ماشینهای بالای 15 میلیون دارند ، همه خانه های حیاط دار 200 متر زیربنا دارند ، همه مردم روی میز نهارخوری شام می خورند ، همه ی زنهای باکلاس آن ، مانتو بدن نما می پوشند و اسم هایشان ، پانت آ ، هستی و وفا و ... است و شوهرهایشان دکتر و مهندس اند و همه زنهای گداگشنه و بی پول و بدبخت آن که مجبورند صبح و شب پی نان در آوردن باشند تا شوهر خلافکارشان را از زندان آزاد کنند ، چادری هستند و نامشان زهرا و فاطمه و زینب و ... است .
تعجب از هزینه کردن این سیما برای دارا و ندار است ، سیمایی که اگر مسئولی بیاید و بخواهد آن را از منظر اسلامی و انسانی اصلاح کند مجبور می شود مجموعه قابل توجهی از کارکنان آن را که در زمان دکتر لاریجانی بدون تخصص و مدرک و فقط با چای خوردن با مسئولان آن زمان وارد این سیما شده اند را اخراج کند و جلوی میلیاردها تومان هزینه های گزاف بی حساب را بگیرد و مو به مو به حسابهای 20 سال گذشته آن رسیدگی کند تا کمی سر دربیاورد چرا اکنون سیمای جمهوری اسلامی ایران به این بی محتوایی مفرط دچار شده است .
باز هم جای تاسف که در این موقعیت طلایی پیش آمده برای دارا و ندار ، چهره واقعی سرمایه داران در جامعه را نشان داده نشده است ، چهره ای که نه تنها هرگز لحظه ای به ندار بودن همسایه خویش فکر نمی کند بلکه مرگ و نیستی دیگران را می خواهد به قمیمت سود بیشتر مادی و دنیایی خویش و در نشان دادن این چهره به نظر نگارنده سریال (( به کجا چنین شتابان)) موفق تر عمل کرده است .
با این توصیف نقد سریال دارا و ندار را به مجالی دیگر وا می نهم و امید دارم وضعیت سیمای جمهوری اسلامی ایران به جایگاه مطلوب آن برسد که باز هم به نظر بنده با وجود مسئولان فعلی این امکان تقریبا محال است .
آماده پذیرش نظرات خوانندگان محترم هستم .
- ۹۳/۱۲/۲۹